رفتن به محتوای اصلی

نقد و بررسی تبیین تکاملی آگاهی از منظر دنیل دنت با تمرکز بر کتاب «از باکتری تا باخ و بالعکس؛ تکامل اذهان»

تاریخ انتشار:
تصویر جلد رساله

با گذشت نزدیک به 150 سال از انتشار کتاب «منشاء انواع» هنوز هم «نظریه تکامل» جولانگاه اندیشه‌ورزی متفکران علم و دین است. این نظریه، دستاویزی برای ملحدان جدید شده است به‌گونه‌ای که تلاش می‌کنند به نحوی آن را در تبیین همه پدیده‌ها جایگزین خداوند کنند تا ضرورتی برای وجود خدا احساس نشود. یکی از سرسخت‌ترین این ملحدان دنیل دنت است که به اقتضای نگاه جهان شمولش به تکامل به صراحت اعلام می‌کند که تکامل از طریق انتخاب طبیعی می‌تواند همه پدیده‌ها را تبیین کند. در این بین مقوله آگاهی، که به راحتی تن به تبیین علمی و فیزیکالیستی نمی‌دهد، می‌تواند مانعی جدی بر سر راه این ملحدان باشد. دنت، با درکی عمیق از چالشی که مشکل آگاهی برای الحاد تکامل‌گروانه او و هم‌فکرانش ایجاد می‌کند، بیش‌ترین و جدی‌ترین تلاش را در اردوگاه الحاد جدید برای ارائه تبیینی تکامل‌گروانه از آگاهی به انجام رسانده ‌است. واضح است که ناکامی او در دست‌یابی به این هدف، می‌تواند هم اعتبار نظریه تکامل را متزلزل سازد و هم طبیعت‌گرایی هستی‌شناختی را با مشکل جدی مواجه سازد. به این ترتیب، این ناکامی در واقع شکستی بزرگ برای الحاد مدرن، که بر این دو پایه استوار است، خواهد بود. این رساله با روشی توصیفی و تحلیلی در پی ارزیابی تلاش پنجاه ساله دنت برای تبیین تکامل‌گروانه آگاهی است. از منظر دنت داروین بزرگترین نظریه‌پرداز دنیای مدرن به حساب می‌آید. دنت می‌کوشد نظریه تکامل از طریق انتخاب طبیعی را در پژوهش‌هایش در حوزه فلسفه ذهن و آگاهی به‌کار گیرد. البته تکاملی که وی درصدد تبیین آگاهی از طریق آن است، تکامل فرهنگی با رویکرد ممتیک است، که برآمده از تکامل طبیعی است. دنت علت تمایز انسان از سایر موجودات را تکامل فرهنگی می‌داند و این تکامل فرهنگی را در چهارچوب ممتیک، که به‌گونه‌ای آن را نظریه تکامل فرهنگی می‌داند، تبیین می‌کند. در ممتیک، مم‌ها به عنوان همتاسازان فرهنگی نقشی معادل ژن‌ها در تکامل زیستی را ایفا می‌کنند . مهمترین این مم‌ها از نظر دنت زبان و عناصر زبانی است. او درصدد است تا نظریه ممتیک خود را برای تبیین آگاهی به کار گیرد. از نگاه دنت، آگاهی ارتباط وثیق به کلمات و زبان دارد. او آگاهی را نظامی از ماشین‌های مجازی تعریف می‌کند که به صورت ممتیکی و ژنتیکی تکامل یافته‌اند. در این تعریف دنت از آگاهی، نفس و کوالیا (کیفیات ذهنی) جایگاهی ندارند، بلکه توهماتی خودساخته بیش نیستند. دیدگاه دنت با چالش‌های متعددی مواجه است. از جمله این که آگاهی به وضوح در بستر حیات شکل می‌گیرد، بنابراین هر تلاشی برای تبیین تکاملی آگاهی باید مسبوق به تبیین تکاملی پیدایش حیات باشد. این در حالی است که او به اقرار خود، قادر به ارائه چنین تبیینی نیست. علاوه بر این که در رویکرد ممتیک، نقش اساسی بر عهده زبان است از این رو اعتبار رویکرد ممتیک متوقف بر ارائه تبیین تکاملی از زبان است که دنت، باز هم به اعتراف خود، قادر به ارائه چنین تبیینی از زبان نیست. هم‌چنین دنت با اتخاذ رویکرد ممتیک، نمی‌تواند توضیح دهد که چرا از بین همه موجودات، فقط انسان‌ها واجد زبان هستند. علاوه بر همه این‌ها، دنت در تبیین تکاملی آگاهی ناکام می‌ماند، چرا که قادر به تبیین تکاملی کوالیا نیست و از این رو بر خلاف درک شهودی و متعارف انسان‌ها آن را صرفا توهم اعلام می‌کند. نتیجه این که، پروژه دنت، با همه گستردگی و عظمتش، باید ناکام ارزیابی شود.

اسناد
پیوست اندازه
880202-sample.pdf 559.84 کیلوبایت
بازگشت بالا