فیزیکالیسم کل انگارانه مورفی در مواجهه با مساله ذهن
ننسی مورفی بر مبنای تعامل علم و دین، به تقریر خاصی از فیزیکالیسم غیرتحویلی روی میآورد که با استفاده از علم تجربی، فیزیکالیسم و کتاب مقدس، فیزیکالیسم کلانگارانهاش را صورتبندی کند؛ موضعی میانه دوگانهانگاری جوهری و وهمانگاری که انسانها را ابدان روحانی تعریف میکند و مسأله ذهن را درونش مستتر دارد. مورفی روح را با پیشفرضهای الهیاتیاش وارد فیزیکالیسم کلانگارانه میکند و نه با شواهد علمی و استدلالهای فلسفی. وجه تمایز فیزیکالیسم غیرتحویلی از فیزیکالیسم تحویلی التفات به شکاف تبیینی در مسأله "ظهور" است. فیزیکالیسم کلانگارانه این شکاف را پر نکرده و تنها شکل مسأله را از تبیین رابطه اجزاء انسانی، به تبیین رابطه ابعاد انسانی تغییر داده است. بنابراین تلفیق تلقیات جهانی و ضعیف ظهور، به همراه آموزههای ایجابی و سلبی فیزیکالیسم کلانگارانه، یعنی استفاده از فیزیکالیسم کلانگارانه خالص و پرهیز از وارد کردن پیشفرضهای الهیاتی در یک نظریه فلسفی، میتواند برای حل مساله ذهن گرهگشا باشد.

اسناد
پیوست | اندازه |
---|---|
فیزیکالیسم کل انگارانه مورفی در مواجهه با مساله ذهن | 1.08 مگابایت |
موضوع
قالب
لینک متن مقاله