وهم انگاری و مسئله ذهن
نظریات فلسفه ذهن در نسبت پاسخ به مسئله ذهن، به وهمانگاری و غیروهمانگاری تقسیم میشوند؛ وهمانگاری در مورد مسئله ذهن قائل به وهمی بودن هر آن چیزی است که نفس خوانده میشود و به لحاظ مسئله مورد بررسی با وهمانگاری اراده آزاد و وهمانگاری آگاهی متفاوت است؛ اما به لحاظ اینکه از فیزیکالیسم بهره میبرند، با هم اشتراک دارند. نگارندگان تقریر اخیر از وهمانگاری را نزد نوروفیلسوفان و دنیل دنت استقراء کردهاند. مقاله حاضر به تبیین چیستی وهمانگاری نفس، یعنی تبیین دو دیدگاه مذکور در باب مسئله ذهن و نهایتاً مقایسه تطبیقی آنها اختصاص دارد. برای این منظور از روش فیشبرداری کتابخانهای بهره بردهایم و به این نتیجه رسیدیم که اینهمانی ذهن-مغز که اساسیترین مبنای فیزیکالیستی وهمانگاری است تبعات فراوانی دارد؛ از جمله تبدیل شدن انسان به ماشین، یگانه انگاشتن انسان با سایر حیوانات و بروز برخی ایدههای خاص در مورد ایده زامبی فلسفی. چنین وهمانگاریای، نفس و آنچه بر آن بنا نهاده شده است (مانند هویت شخصی غیرمادی، تبیین غیرفیزیکال آگاهی، وجود اراده آزاد، اخلاق متافیزیکی و …)، همه را توهمی می خواند و معتقد است برای این مفاهیم، تبیین های فیزیکال به دست آمده یا به دست خواهد آمد. وجه اشتراک دو نظریه مذکور هم، در وهمی خواندن مفاهیم ذهنی و مخالفت با دوگانه انگاری براساس مبانی فیزیکالیستی-فرگشتی، و وجه اختلاف آنها در حذف انگاری است. ناگفته پیداست که هر نظریه ای از جمله وهم انگاری، قابل نقادی است؛ اما نگارندگان به دلیل رعایت حدود مقاله نویسی از آوردن آنها معذوراند.